سفارش تبلیغ
صبا ویژن

باوفای بی وفایان

 

دانشمند بر عابد هفتاد درجه برتری داده شده است که میان هر دو درجه به اندازه میان آسمان و زمین است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

 
 

مدیریت| ایمیل من

| خانه

پایین

?سعید صادقلو

پنج شنبه 85/9/9  ساعت 8:45 صبح

ناخوشی ناصر عبدالهی

 

 

 با خبر شدیم هنرمند عزیز ناصر عبدالهی هنوز در کما می باشند و متاسفانه هر دو کلیه ایشان از کار افتاده و ایشان وضعیت مناسبی ندارند از هموطنان عزیز تقاضا می شود برای این عزیز به درگاه خداوند بزرگ دعا کنند.ایشان هم اکنون در بخش آی سی یو بیمارستان شهید محمودی بندرعباس بستری هستند 

از تمامی خوانندگان این وبلاگ عاجزانه تقاضا دارم تا برای این هنرمند عزیز کشورمان 3 مرتبه آیه شریفه (( ان من یجیب )) را تلاوت کنید.

ودر آخر برای سلامتی و رفع گرفتاری کلیه مسلمانلن ایران عزیز و تمام دنیا اجماعا صلوات

الله هم صلی علی محمد واله محمد

متشکرم.

 

 


نظر شما( )
?سعید صادقلو

پنج شنبه 85/9/9  ساعت 8:23 صبح

جمعی از دوستداران ایران و ایرانی

ما جمعی از دوستداران ایران و ایرانی ضمن محکوم کردن اقدامات رذل و وقیحانه ی انسان نماهائی که برای رسیدن به آرزوهای شوم خود با پخش اخبار و سی دی جعلی و دروغین نسبت داده شده به هنرمند عزیز زهرا امیر ابراهیمی سعی در ریختن آبرو و حیثیت دیگران دارند محکوم و اعلام می کنیم هیچ نسبتی با خانم امیرابراهیمی نداشته و دفاع از این هنرمند عزیز را وظیفه انسانی و وجدانی خود می دانیم باشد که خداوند متعال در روز قیامت آبروی همه ی بندگان صالح خود را محفوظ بدارد

                            ادامه مطلب...

نظر شما( )
?سعید صادقلو

سه شنبه 85/9/7  ساعت 11:8 صبح

زهرا امیرابراهیمی : به من گفت، کاری می کنم نتوانی سرت را بلند کن

زهرا امیرابراهیمی : به من گفت، کاری می کنم نتوانی سرت را بلند کنی!
زهرا امیر ابرهیمی در گفت و گویی 45 دقیقه ای با «گاردین» گفت که برای اولین بار، سر و صدای انتشار این فیلم را از همکارانم شنیدم.

به گزارش خبرنگار سرویس بین الملل خبرگزاری «انتخاب»، گاردین با اشاره به اینکه «این هنرپیشه با حجاب کامل و مانتو با خبرنگاش گفت و گو کرده»، نوشت: زهرا امیر ابرهیمی که صدها هزار نسخه از فیلم جعلی منتسب به وی در نقاط مختلف کشور پخش شده، گفت که نامزد سابقش که وی را به «کینه توری» متهم کرد، با تکنیک های استودویی، برای تخریب موقعیت حرفه ای وی، این فیلم را منتشر و با تیراژ وسیع در سطح کشور منتشر کرده است.

وی افزود: من اقرار می کنم که چهره ی فردی که در آن فیلم بازی می کند، شبیه من است.

گاردین مدعی می شود که «نامزد سابق این هنرپیشه 25 ساله سینما و تلویزیون اتهامات را پذیرفته است.»

این متهم با بیان این که «این فیلم در خانه ام فیلمبرداری شده» در ادعایی عجیب گفته که «فکر این کار برای اولین بار به ذهن امیرابراهیمی خطور کرده است و بعدا هم توسط خود او در سطح کشور پخش شده است.»

از سوی دیگر، زهرا امیر ابراهیمی می گوید: پس از آن که، رابطه با نامزدم را یک سال پیش به دلیل «خیانت» به هم زدم، او من را تهدید کرد و به گفت که «کاری خواهم کرد که از خجالت، نتوانم سرم را بلند کنم و مانع کار هنری من در ایران خواهد شد»

این هنرپیشه سینما و تلویزیون، ضمن انتقاد از پخش کنندگان و خریداران این فیلم جعلی ، با بیان این که «من و خانواده ام تصور می کردیم در جامعه ای منطقی زندگی می کنیم»، ادعا می کند که ۹۰ درصد مردم کشورش، این مسائل را به صورت جدی دنبال می کنند.

گاردین در بخش دیگری از گزارش خبرنگارش از تهران، می نویسید: نامزد سابق خانم امیرابراهیمی که دستیار کارگردان است، به جرم ساخت و توزیع این فیلم، احتمالا به سه سال زندان و معادل ۶ هزار پوند جریمه محکوم خواهد شد.

منبع : انتخاب

 
 

نظر شما( )
?سعید صادقلو

شنبه 85/8/20  ساعت 8:26 عصر

مرا دیگر نمی خواهد

مرا دیگر نمی خواهد

مرا دیگر نمی خواهد

در این دنیای بی بنیاد دون پرور

در این دنیایی که عشق لم یزل در قلبها دیگر نمی یابی

به آن زیبای مه پیکر

همان ساحر همان عفریت افسونگر

چه ساده این دل مفتون سودا پیشه را دادم

آری ساده بودم من و سرشار از سبزی

و فرجام دل ساده

به جز اندود سرخی یادگار از باده ناکامی و حرمان

و این زردی موعود پس از سبزی

چه چیزی می تواند باشد ای اندوه بی پایان

من این زردی و سرخی را به هم در کوله بار حسرت و واماندگی

در بی کران راه بی پایان بودن راه خواهم برد

دریغا او مرا دیگر نمی خواهد

دریغا

دلم را با خیال موج گیسویش زدم پیوند

هزاران شعر و تمثیل و غزل

بردم به قربانگاه آن چشمان خمارش

و او از من نگاه خود را دریغ آورد

اکنون قلب اندر سینه پی در پی

به خون خواهی آن قربانیان ساده لوحی دل خوش باورم

می جوشد و می کوبد و بیداد خود را فاش می گوید

و او دیگر نمی خواهد مرا

چه شبها تا سحر اسطوره های عاشقی را

نزد خود ناچیز می دیدم

که فرهاد از چه بر کوه ستبر بیستون

فریاد خود را بر دل تاریخ هک می کرد

اما تیشه اش بر سینه ی بی رحم سنگی سنگدل

از تیره معشوق آن رویای شیرین

زخمه می زد

ولیکن من! غم خود را به لوح جان نمودم جاودانه

تا دگر از خودنمایی های آن مجنون بیابانگرد سرگردان

به نزد لیلی خود وارهانم خویش

صد افسوس او مرا دیگر نمی خواهد

و من دیگر هم آغوشی او را لحظه ای باور نخواهم کرد

دگر بر عشق دیاری نخواهم بود مومن

بعد از این دیگر نگاهم را

که پژواک صدای روح مواجم در آن جاریست

بر آن چشمان که هرگز نخواهم دوخت

چه درد آور

مرا دیگر نمی خواهد......

آه .... نفرین بر تو ای دستان بی شرمم

نوازش کردنی را نیز بر من نابحل بودی

آخ ... او نام مرا هم بعد از این دیگر نمی خواند

سرودم یادگار لحظه های مستی و شورم

فغان روح سردم را که مصلوب  وجودش بود

دیگر بر لبانش محو خواهم دید....

و این درد است این درد است ... دردی کهنه و سنگین

که روح سرکشم  از درک حجمش نیز یاغی می شود

دیگر تحمل جای خود را دارد

چو فهمیدم مرا دیگر نمی خواهد

سراسیمه وجودم را در لجنزار حیات و ماندن و عاشق نبودن

عنصری مفلوک می یابم

من در حیرتم از مردمانی که در این مرداب بودن

عاشقی را واژه ای گنگ سترون

عشق را شهرت پرستی

زندگی را عاری از درد و نیرنگ می خواهند

بودن را فقط با درد باید عاشقی را باید

معشوق جفا پیشه  مرا دیگر نمی خواهد

در این ژرفای تنهایی

میان خیل تنهایان

سکوتم را به یاد خائنش می بخشم و با درد می گویم

من در منتهای نا امیدی

آخرین نجوای شعرم را به گوش باد خواهم گفت

تا روزی اگر در گوشه ای دلگیر

مردی

شیر مردی زخم خورده از جفای روبهی مکار

طوفان غمش را با صدای باد در آمیخت

نغمه تلخش رساتر از همیشه بشکند دیوار رخوت را

تا با صدای باد

شود کابوس خواب غفلت این قوم خواب آلود

و لالایی شود هر چند بیهوده برای خواب آنانی که مدتهاست هوشیارند

هشیار یعنی عاشق و معشوق

یعنی آنانی که زخم خنجر نامهربانی را

نه بر سینه که بر پشت و قفا دارند

هر چند در باور نمی گنجد ولی

مرا دیگر نمی خواهد

اما تو....

تو می دانی که مدتهاست من آبستن خویشم

تو می دانی هزاران بار با هر شعر خود را زادم و کشتم

چه میگویم؟

تو می دانی هزاران بار زاییدن چه دشوار است

نگاه خیره و سنگین وجدانت به روی کشتن خود را تو می دانی

تو میدانی چگونه می توان تابوت خود باشی – همان گونه که من بودم

جوابت ساده و سرد است:

مرا دیگر نمی خواهی

می دانم

تو معنای سپیدی های مریم را نمی دانی.


نظر شما( )
?سعید صادقلو

شنبه 85/8/20  ساعت 8:25 عصر

دلم خیلی گرفته

 
 

دلم خیلی گرفته

نمیدونم چرا ولی احساس خوبی ندارم.

دلم میخواد  از این جا فرار کنم و برم یه جای دور ....

جایی که هیج کس من رو نشناسه......هیچ کس نباشه...سکوت و سکوت و سکون....

دلم می خواست کسی پیدا بشه و طاقت شنیدن این همه درد رو داشته باشه.....

این همه فکر واسه یه ذهن کوچیک....این همه درد ......این همه کلمه ی نگفته........

این همه سکوت.......................


نظر شما( )
?سعید صادقلو

شنبه 85/8/20  ساعت 8:18 عصر

نفرین

الهی سقف آرزوت خراب بشه روی سرش
بیای ببینی که همه حلقه زدن دور و ورش
الهی که روز وصال طوفان شه از سمت شمال
هیچی از اون روز نمونه بجز گلای پر پرش
قسم میخوردی با منی قسم میخوردی به خدا
خدا الهی بزنه تو کمرت تو کمرش
من اهل نفرین نبودم چه برسه که تو باشی
بیاد الهی خبرت ، بیاد الهی خبرش
عمرت الهی کم نشه اما پر از غصه باشه
زجرهایی که به من دادی بکشی تا آخرش
الهی که یه روز خوش از تو گلوت پایین نره
رسوای عالمت کنن اون چشای در به درش
قسم میخوردی با منی قسم میخوردی به خدا
خدا الهی بزنه تو کمرت تو کمرش
من اهل نفرین نبودم چه برسه که تو باشی
بیاد الهی خبرت ، بیاد الهی خبرش

می خوام بدونم قد من عاشقته دوست داره
اینکه رها کردی منو می ارزه به دردسرش
هرچی بدی کردی به من الهی اون با تو کنه
ببینی دیگری به جات رفته شده هم سفرش
هرچی بدی کردی به من الهی اون با تو کنه
ببینی دیگری به جات رفته شده هم سفرش
الهی سقف آرزوت خراب بشه روی سرش
بیای ببینی که همه حلقه زدن دور و ورش

نظر شما( )
?سعید صادقلو

شنبه 85/8/20  ساعت 7:35 عصر

قیمت گوشی

 

اینم قیمت بعضی گوشیها این ماه

ادامه مطلب...

نظر شما( )
?سعید صادقلو

شنبه 85/8/20  ساعت 7:0 عصر

من مرد هستم

  • من مرد هستم
     
    مرا وادار کردی تمام عمر از تو دور باشم تا تو را فراموش کنم
  • ولی فراموشی برایم حاصل نشد فقط من دور شدم چون من مرد هستم
  • مرا وادار کردی همه چیز را متوقف کنم تا به تو نرسم
  • ولی نرسیدن برایم حاصل نشد فقط من  متوقف شدم چون من مرد هستم
  • مرا وادار کردی که تو را به دیگری ببخشم تا تنها باشم
  • ولی تنهایی برایم حاصل نشد فقط من تو رو بخشیدم  چون من مرد هستم
  • گاهی گذشت بهترین تصمیم است  چون من مردهستم
  • گاهی عشق بی مفهوم هست چون من مرد هستم
  • اگر میتوانستم به تو برسم هیچ چیز من را  متوقفم نمیکرد
  • ولی من ایستادم  چون  به تو نمیرسم چون من  مرد هستم
  • عشقم رو برای بخشش نگیر چیزهایی را میتوانستم تغییر دهم
  • ولی دیگر نمیتوانم چون خودم را تغییر داده ام چون من مرد هستم
  • گاهی گذشت بهترین تصمیم است چون من مردهستم
  • گاهی عشق بی مفهوم هست چون من مردهستم
  • جملات  جملات توان ماندن در دلم رو ندارند  چون من مردهستم
  • و تو در ذهن من می مانی همچون یک آهنگ شیرین چون من مرد هستم
  • ولی من به تو وابسته نیستم چون من بدون تو مرد هستم چون من مرد هستم
  • آینده آینده نزدیک است آینده با من خواهد بود چون من مرد هستم
  • من مرد هستم من مرد هستم
  •  
  •  
  • سعید صادقلو
  •  


    نظر شما( )
    ?سعید صادقلو

    سه شنبه 85/8/16  ساعت 11:7 صبح

    بیل گیتس

     

                                                      حقایقی درباره ی بیل گیتس

    1. بیل گیتس در هر ثانیه 250 دلار آمریکا درآمد دارد، یعنی 20 میلیون دلار در روز و 8/7 میلیارد دلار در سال!

    2. اگر 1000 دلار از دست وی بر زمین بیافتد به خودش این دردسر را نمی‌دهد که برش دارد، چون در 4 ثانیه‌ای که برداشتنش طول می‌کشد، این پول عایدش شده!

    3. آمریکا در حدود 62/5 هزار میلیارد دلار بدهی دارد و بیل گیتس به تنهایی می‌تواند ظرف 10 سال تمام بدهی آمریکا را بازپرداخت کند!

        ادامه مطلب...

    نظر شما( )
    ?سعید صادقلو

    سه شنبه 85/8/16  ساعت 10:55 صبح

    مطلب بفرستین

     

       با سلام به تمام رفقا

     

       اگه مطالب جدید و توپ دارین برام بفرستین به نامتو میزارم تو وبلاک

     

       به میلم بفرستین

     

       ممنون


    نظر شما( )
       1   2      >

    بالا

      [ خانه| مدیریت| ایمیل من| پارسی بلاگ| شناسنامه ]

    بازدید

    69141

    بازدید امروز

    0

    بازدید دیروز

    0

    حضور و غیاب
    یــــاهـو


     RSS 


     درباره خودم

    باوفای بی وفایان
    سعید صادقلو
    اسمم سعید 21 ساله متولد شهرستان گنبد وساکن تهران. دانشجوی ترم آخر کاردانی کامپیوتر

     لوگوی وبلاگ

    باوفای بی وفایان

     پیوندهای روزانه


     اوقات شرعی

     فهرست موضوعی یادداشت ها

     آرشیو

    مهر
    پاییز 1385

    اشتراک